وبلاگ انجمنی نوشت:
سال 94 را در حالی به پایان میبریم که در این سال، تعدادی از جوانان این دیار را در راه پاسداری از حریم اسلام ناب محمدی(ص) به جبهه های جنگ با اسلام آمریکایی فرستادیم و امروز به آنان میبالیم که شهیدانی از جنس عاشقان بینشان بودند.
و در حالی سال 95 را آغاز مینماییم که تکلیفی بس سهمگین تر بر دوش داریم. تکلیفی از نوع همان عشقبازی شهیدان مدافع حرم...
حالا نه تنها میراث دار همکلاسی ها و هم محله ای های شهیدمان هستیم، که به شکلی رسمی پرچم جوانان جهان اسلام، به حق بر دوش ما قرار گرفته است. پرچمی که تا چندی پیش بر دوش جوانان ترک استانبول بود. جوانانی که هرچند سعی داشتند تا حرمت این پرچم و تکلیف را حفظ کنند و مسؤلانشان را که با نقابی از نفاق به دفاع از تروریسم وحشی صهیونیستی-عربی میپرداخت را متذکر شوند. اما در واقع نتوانستند کاری از پیش برند.
سال 94 را در حالی به پایان میبریم که در این سال، تعدادی از جوانان این دیار را در راه پاسداری از حریم اسلام ناب محمدی(ص) به جبهه های جنگ با اسلام آمریکایی فرستادیم و امروز به آنان میبالیم که شهیدانی از جنس عاشقان بینشان بودند.
و در حالی سال 95 را آغاز مینماییم که تکلیفی بس سهمگین تر بر دوش داریم. تکلیفی از نوع همان عشقبازی شهیدان مدافع حرم...
حالا نه تنها میراث دار همکلاسی ها و هم محله ای های شهیدمان هستیم، که به شکلی رسمی پرچم جوانان جهان اسلام، به حق بر دوش ما قرار گرفته است. پرچمی که تا چندی پیش بر دوش جوانان ترک استانبول بود. جوانانی که هرچند سعی داشتند تا حرمت این پرچم و تکلیف را حفظ کنند و مسؤلانشان را که با نقابی از نفاق به دفاع از تروریسم وحشی صهیونیستی-عربی میپرداخت را متذکر شوند. اما در واقع نتوانستند کاری از پیش برند.
حالا این پرچم بر دوش جوانان ایران زمین نشسته است؛ و از آن مهمتر بر دوش اهالی فارس و به اسم بر دوش جوانان شیرازی...
حالا این ما هستیم که باید نشان دهیم که میراث داران مدافعان حرم آل الله، بهترین کسانند برای بر دوش کشیدن پرچم اسلام...
آری! ماییم که باید آماده شویم تا در دو سال پیش روی، آن چنان به میدان بیاییم که دیگر کسی شک نکند که صاحب این پرچم و نام ماییم. مایی که سینه سوخته اسلامیم... مایی که وارثان سلمانیم...
جوانانی از قبیله سلمان...
همان جوانانی که هنوز وقتی به خانه مادربزرگ و پدربزرگ هاشان میروند، قاب عکسهای عمو، دایی، پدر، مادر، خاله و یا عمه هاشان که در دفاع از کیان اسلام شربت شهادت نوشیده اند، را مینگرند... همان جوانانی که هنوز بوی شهادت را از جبهه های فکه و طلائیه و شلمچه و اروند به مشامشان میرسد... هنوز پای ثابت شب نشینی های خانوادگیشان خاطرات دوران عشقبازی برای دفاع از اسلام است...
آری! این جوانان که پدرانشان برای برقراری حاکمیتی بر اساس اسلام، انقلابی اسلامی را پی ریختند که هنوز فریادش بر بام جهان شنیده میشود...
آری! جوانانی از دیار حرم سوم اهل بیت(ع) پیامبر(ص)... همان حرمی که صاحب آن امین ولایت بود... و بر نفسش پای نهاد و در حالی که ولایت را پیشاپیشش نهادند، آن را برداشت و به صاحبش داد...
حالا جوانانی از این دیار، پرچمی را از جوانان جهان اسلام بر دوش گرفته اند که بر دوش دیگران سنگینی میکند...
اما این دیار محمد مسرور، پژمان توفیقی، علی جوکار، محمد صاحب کرم، صفدر حیدری، ستار محمدی، محمد استحکامی، حسین جمالی، مسلم نصر، ایمان خزایی پور، علیرضا قلی پور، بهزاد سیفی، خانعلی یوسفی، جلیل خادمی، عبدا... اسکندری، دادا... شیبانی، جاوید یوسفی، علمدار مورجانی، نجیب ا... مرادی، سید جواد سجادی، جهانپور شریفی، محسن قاجاریان، ابوذر داودی، سید فخرالدین تقوی، سجاد دهقان، هدایت ا... غلامی، عسکر زمانی ، مهرداد قاجاری، نظام محسنی، محمدزمان عطایی و ... دارد.
آری، جوانان فارس در حالی پرچم ”پایتختی جوانان جهان اسلام“ را بر دوش گرفته اند که هنوز کفن همکلاسان و هم محله ای هاشان خشک نشده است. پس تکلیفی سنگین بر دوش دارند.
بر ما جوانان فارس است تا از این فرصت به دست آمده حداکثر بهره را ببریم. هم از بعد داخلی (تا الگویی شویم و الگوسازی کنیم برای خود و دیگران) و هم از بعد خارجی(یعنی ارتباط گیری موثر با جوانان مسلمان و غیرمسلمان جهان به خصوص جوانان مسلمان کشورهای اسلامی)...
باید بایستیم آن چنان که پدرانمان ایستادند...
ما جوانان ایران و بخصوص فارس را مسلمانان با ”سلمان منا اهل البیت“ میشناسند. پس ما اهالی فارس نیز که از قبیله سلمان هستیم باید نشان دهیم که از اهل بیت بودن یعنی چه... باید رسم اهلب یت را، منش اهل بیت را، مرام اهل بیت را نشان دهیم... که ما از دیاری هستیم که مفتخر شده است به ”حرم سوم اهل بیت“...
جهان اسلام، سلمان را با علمش، فقهش، تقوایش، جهادش، عدالتش میشناسد و قبیله سلمان را با ”اگر علم در ثریا باشد مردانی از سرزمین فارس به آن دست خواهند یافت“ میشناسند...
حالا وظیفه ماست که هر چه سریعتر ابتدا، شهر و استان و کشور خود را بسازیم... بایستی پایه ریزی تمدن اسلامی-ایرانی را انجام دهیم و آن را به جهانیان و به خصوص جهان اسلام عرضه کنیم.
یکی از کارهایی که بایستی انجام شود، تشکیل کارگروه هایی از جوانان کشورهای اسلامی است تا در آن برای حل معضلات منطقه به خصوص پایان دادن به درگیری های خانمان سوز چند سال اخیر در برخی کشورهای اسلامی چاره اندیشی شود.
انشاءا... بتوانیم این بار سنگین را به مقصد برسانیم...
مجمع وبلاگ نویسان کازرون:تصاویری از سی و هفتمین دوره مسابقات کریم،عترت و نماز غرب استان فارس آموزش و پرورش جره و بالاده
وبلاگ طلبهی اُ منفی نوشت:از بعضی دوستان به اصطلاح سبز که مدعی «تقلب گسترده» در انتخابات 88 بودند شنیدم که با شعار «رای میدهم» بناست حضور گستردهای در انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی 1394 داشته باشند. خب نخستین پرسش هر مخاطبی این است که: «چه طور از سلامت این انتخابات مطمین خواهید بود در حالی که همین سیستم به زعم شما پیش از این تقلب گستردهای را در مقابلتان انجام داده است؟» از طرف دوستان سبز به این صورت پاسخ شنیدم که «ما از سلامت انتخابات مطمین نیستیم! بلکه میخواهیم هزینهی تقلب را برای نظام زیاد کنیم!» و بعضی هم میگویند: «در سال 88 مجری و ناظر انتخابات همسو بودند اما در انتخابات فعلی دولت و شورای نگهبان همسو نیستند و این موضوع امکان تقلب را منتفی میکند!»
کازرون خبر نوشت:چهار نفر از شهدای مدافع حرم کازرون که در عملیات آزادسازی «نبل» و «الزهرا» در حومه حلب سوریه به شهادت رسیدند از شهدای گمنام کازرون تا گلزار شهدای بهشت زهرا(س) تشییع شدند.
گفتنی است پیکر مطهر شهیدان محمدکاظم توفیقی و محمد مسرور در بهشت زهرا(س) و پیکر مطهر شهید علی جوکار در گلزار امامزاده سید محمد نوربخش(ع) تدفین شد و پیکر شهید سیدفخرالدین تقوی نیز جهت تشییع و تدفین به زادگاهش شهر قائمیه منتقل شد.
این طلبه شهید شبی امام سجاد علیه السلام را در خواب می بیند که وعده شهادت را به وی میدهد و ماجرای این رویای صادقه را در مینویسد که متن زیر شرح این خواب است.
وبلاگ جغرافیای طبیعی کازرون نوشت: حیاط دبیرستان شهید بستانپور هنوز برای ما بوی تازگی می دهد . درست مثل بوی عطر تازه نان گندمی که مادرمان گوشه ی حیاط خانه قدیمی کنار مطبخ روی تاوه پهن می کرد و می پخت و بویش همه ی محل را فرا می گرفت . آری بستانپور و درختان لیمو ونارنجش برای ما سرشار ازهزاران خاطره است و برگ برگ دفتر خاطرات نوجوانی مان با اسم این مدرسه و نام بزرگانی پر شده که روزگاری پرچم دار تعلیم وتربیت در این شهر بودند. استادانی چون آقایان پورمحمد ، ماهیانه ، شاعر ، خلّت ، سیف اللهی، کظیمی ومرحوم آقای هاشمی و کاظمینی و عمرانی و .... . یادشان به خیر انگار همین دیروز بود باور کنید درست به سرعت برق و باد گذشت و اکنون ما آن نوجوانان پر شر وشور دیروز شده ایم مردان امروز .مردانی که هر کدام شان به لطف زحمات همان اساتید بزرگ بالاخره امروز برای خودشان کسی شده اند .
وبلاگ انجمنی نوشت:قلم بردار و بنویس از
یتیمانی که با چشمان خود دیدند
چگونه تیغ شیطان
بر گلوی والدینش فرآمد
اما او
جز سکوتی دهشت
نباید ناله ای سازد
قلم بردار و بنویس از
تمام خانه هایی که
با موشک
سقف هاشان فرو افتاد
و در آن آتش سنگین
چه فرزندان کودکسال
که قربانی شدند یا آن که
داغ بی سرپرستی روی دل هاشان بنشسته
قلم بردار و بنویس از
ستم هایی که از موشک در آن کشور
و یا با تیغ تکفیری اهریمن
و یا با این نوک خودکار
و یا با نیش مسمار زبان مردمان مغرب تاریک
به قلب و جان مردم زد
قلم بردار و بنویس از
تمام ظلم های عالم و آدم
سکوت کودک مستضعف و بیچاره ای از هر کجای عالم و دنیا
وبلاگ محض یار نوشت:"ولنتاین" در واقع یک مناسبت غربی و فرهنگ وارداتی است که چند سالی است میان جوانان باب شده و
همه ساله در روز ۲۵ بهمن مطابق با ۱۴ فوریه همراه با آداب و رسوم به خصوصی برگزار می شود. جشنی
همراه با هدیه دادن و دوستی و عشق ورزیدن به نامحرم و جنس مخالف که در واقع فرصتی است تا
دوستی های خیابانی از سوی متولیان ابتذال، هویتی پوشالی یابد.
وبلاگ طلبهی اُ منفی نوشت:مقدمه: یکی از نقطههای ضعف حوزهی علمیه، ناتوانی در شناساندن خود به مردم است. و زمانی این ضعف برجستهتر میشود که با انقلاب مبارک اسلامی در سال 1357 امکان رسانهای شدن حوزه به شکل چشمگیری افزایش یافته. یافتن چرایی این موضوع مجال دیگری میطلبد که در حوصلهی این نوشته نیست. برای روشن شدن هدف نوشتن، ذکر خاطرهای از نگارنده خالی از لطف نیست. برای پذیرش حوزه اطلاعیه پخش شده بود و شماره تماس هم شمارهی دفتر ما بود. یکی از تماسها از طرف جوانی بود که میپرسید:«اونجا چیه؟!» و بعد در توضیح میگفت:«من صِدام خوبه برای مداحی و اینا!» و به خاطرم هست سالها قبل جوانی را که وقتی فهمید طلبهام گفت مدتی طلبه بوده و رها کرده. علتش را که پرسیدم پاسخ داد:«فکر میکردم با حوزه رفتن سربازی وِل میشه! بعد که دیدم خبری نیست وِل کردم!» و من هر بار بعد از این محاورات در خود فرو رفتم که چرا حوزه این قدر در شناساندن خود به مردم ناتوان است...
نوشتهی پیشِ رو نتیجهی یک دغدغهی شخصی در پاسخ دادن به پرسشهای معمول و متداول مردم عادی دربارهی حوزه است. همهی آن چه ذکر خواهد شد مخصوص به افرادی خارج از فضای حوزه و طلبگی نیست و حقیقت این است که برخی از این پرسشها، ابهامات افراد نزدیک به حوزه، خانوادهی طلاب، داوطلبان حوزه و حتا برخی از خود طلاب است که آسیبهای فراوانی را به دنبال دارد.
در متن پیشِ رو تلاش شده تا با بیانی ساده و به دور از پیچیدگی به پرسشهایی از این دست پاسخ داده شود. نگارنده از پرسشهای آینده استقبال کرده و آماده توضیح بیشتر درباره متن حاضر و پاسخ به پرسشهای جدید خواهد بود. امید این است که این نگاشته قدمی در شناساندن و رفع ابهام از فضای ناشناختهی حوزه بردارد. همچنین با توجه به آغاز ثبت نام حوزههای علمیه، میتواند چراغی برای داوطلبان ورود به حوزه نیز باشد.
وبلاگ پاتوق بچه های مذهبی نوشت:این هم از اشک های شما اسرائیلی های کثیف، این آخرینش نیست . منتظر سخت ترین انتقام ما باشید. دارن لاشه های حمله حزب الله رو تشیع میکنن. این عاقبت سالها آدم کشی شما خونخوارهاست.
===
در سوگ یک قاتل ِ متجاوز !!!
وبلاگ طلبهی اُ منفی نوشت:روشنفکرهای همه جای دنیا به مطالعهی زیادشان شناخته میشود. و من امروز و اینجا روشنفکرهایی دیدهام که مطالعهشان صفر است. جر موزیکهای با کلاس(!) هم اهل گوش دادن نیستند! کسانی را دیدهام که از روشنفکری «ژست با سیگار»، «موزیک کلاسیک» و «مخالفت با همه چیز» را فهمیدهاند و سطح تحلیلشان از چرندیاتی که کم و بیش توی تاکسی میشود شنید بالاتر نیست. کسانی را دیدهام که ضعف اطلاعاتشان را با شایعات احمقانه پر میکنند. کسانی که حاضرند برای خاص بودن بدیهیات را نفی کنند. کسانی که برهان که هیچ، مغالطه هم سرشان نمیشود! برای مخالفت با هر معقولی یاوه میگویند...
ادامه مطلب رو ببینید
حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانیها و مناسبتهای مختلف به آسیبشناسی مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداختهاند. ایشان معتقدند موانع «فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانوادهها و مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند.
وی با اشاره به روایتی از پیامبر مکرم اسلام که در آن یکی از دلایل ارتداد مسلمین را ناامیدی آنان ذکر میکنند، روایات مربوط به آخرالزمان را قابل بررسی و تامل دانست و گفت: دربعضی از روایات هست که امام صادق(ع) فرمودند: "خدا لعنتکند مغیرةبنسعید را که بعضی از حرفایی را که ما نزدهایم را درلابهلای حرفهای ما میگنجاند و برای شیعیان نقل میکند و آنرا به ما انتصاب میدهد؛" که این روایت نشان میدهد بعضی از روایات که حتی از امامصادق(ع) و امامباقر(ع) نقلشدهاست را دشمنان اهلبیت و با نفوذ در میان شاگردان اهلبیت جعل میکردهاند و بعضی از روایات مربوط به آخرالزمان نیز از این دسته هستند.
وبلاگ سفر عشق پایانی ندارد نوشت:منظور از حجاب، همان پوشش اسلامی بانوان است که شامل پوشانیدن تمامی بدن به جز گردی صورت و دستها از مچ به پایین میشود. قانونگذار در تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی، کتاب پنجم تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده مصوب سال ۱۳۷۵، در بیان جرایم ضد عفت و اخلاق عمومی، بدحجابی را جرم سزاوار مجازات شمرده است.
در این تبصره آمده است:«زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به حبس از ده روز تا دو ماه یا از ۵۰ هزار تا ۵۰۰ هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.»
در این مورد باید توجه داشته باشید که با اینکه قانونگذار تعریف دقیقی از بی حجابی نکرده و فقط میزان مجازات آن را تعیین کرده است، با مراجعه به قانون اساسی میبینیم که اصلی را بیان کرده که بر اساس آن مقرر شده است: «قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدوّنه بیابد و اگر نیابد، با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتواهای معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و نمیتواند به بهانه سکوت یا نقض یا اجمال یا تعارض قوانین مدوّنه، از رسیدگی به دعوا یا صدور حکم امتناع ورزد.»
بنابراین میتوان نتیجه گرفت، درباره تعیین حدود حجاب شرعی نیز با وجود اینکه در قانون تعریف دقیقی از آن نشده است؛ قاضی موظف است به منابع معتبر اسلامی و منابع شرعی مراجعه کند و طبق تعریف آنها درباره بیحجاب تصمیم بگیرد.