مجمع وبلاگ نویسان شهرستان کازرون

پاتوقی برای تبادل اندیشه و انتشار و مطالب وبلاگ نویسان شهرستان کازرون

مجمع وبلاگ نویسان شهرستان کازرون

پاتوقی برای تبادل اندیشه و انتشار و مطالب وبلاگ نویسان شهرستان کازرون

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۸ دی ۹۳، ۱۵:۰۰ - انجمن متخصصین کازرون
    ممنون
نویسندگان
پیوندها
کازرون خبر نوشت:شهید محمد مسرور چند روز قبل در جریان عملیات آزادسازی شهرهای شیعه نشین «نبل» و «الزهرا» در حومه حلب سوریه به شهادت رسید.

شهید محمد مسرور

این طلبه شهید شبی امام سجاد علیه السلام را در خواب می بیند که وعده شهادت را به وی می‌دهد و ماجرای این رویای صادقه را در می‌نویسد که متن زیر شرح این خواب است.

شهید محمد مسرور چند روز قبل در جریان عملیات آزادسازی شهرهای شیعه نشین «نبل» و «الزهرا» در حومه حلب سوریه به شهادت رسید.

شهید محمد مسرور

این طلبه شهید شبی امام سجاد علیه السلام را در خواب می بیند که وعده شهادت را به وی می‌دهد و ماجرای این رویای صادقه را در می‌نویسد که متن زیر شرح این خواب است.

شهید محمد مسرور

«موضوع شهادت:

این خواب خیلی مرا خوشحال کرد. خواب دیدم که امام سجاد(ع) نوید و خبر شهادت من را به مادرم می گوید و من چهره آن‌حضرت را دیده و فرمود: «تو به مقام شهادت می رسی» و من در تمام طول عمرم به این  خواب دلب بسته‌ام و به امید شهادت در این دنیا مانده‌ام و هم اکنون که این خواب را می‌نویسم یقین دارم که شهادت نصیبم می‌شود و منتظر آن هم خواهم ماند تا کی خداوند صلاح بداند که من هم همچون شهیدان به مقام شهادت برسم و به جمع آن‌ها بپیوندم و هم اکنون و همیشه در قنوت نمازم همیشه الهم الرزقنی توفیق الشهادت فی سبیل الله است که خداوند شهادت را نصیبم کند و از خدا هیچ مرگی جز شهادت نمی‌خواهم.»

شهید محمد مسرور

این شهید گرانقدر قبل از اعزام به سوریه وصیت نامه ای نیز می‌نویسد که متن کامل آن به شرح زیر است:

«سلام

ببخشید که بدون اجازه رفتم ولی حقیقتا می‌خواستم که ناراحتی شما را نبینم و ترسیدم پایم سست شود.

 

پدر و مادر عزیزم و همسر من، حقیقتا به این مسئله واقف شدم که درحال حاضر وظیفه من است که از حرم حضرت زینب(س) و جان و مال و ناموس مسلمانان و شیعیان دفاع کنم و بر هر مسلمانی در هر زمان و مکان واجب است.

 

ان‌شاءالله که عاقبت همه مارا خداوند ختم به خیر کند.

 

و موضوع بدهکاری من، مقداری پول گذاشته‌ام و مقداری در کارت من پول است و درصورت کم بود پول، اموال من را بفروشید و اقساط پرداخت کنید.

 

باز متذکر می شوم از جریان من هیچ کس درخانواده  خبر نداشته و من می‌خواستم برای کسی درد سر نشود.»

نظرات  (۲)

۰۳ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۱ محسن رجب پور
واقعا جالبه.
ممنونم از پستتون
خوشا به حال این طلبه نورانی
خدایا شهادت در راه خود، در راه اعتلای دین مقدس اسلام نصیب ما بگردان


اللهم عجل لولیک الفرج

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی