مجمع وبلاگ نویسان شهرستان کازرون

پاتوقی برای تبادل اندیشه و انتشار و مطالب وبلاگ نویسان شهرستان کازرون

مجمع وبلاگ نویسان شهرستان کازرون

پاتوقی برای تبادل اندیشه و انتشار و مطالب وبلاگ نویسان شهرستان کازرون

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۸ دی ۹۳، ۱۵:۰۰ - انجمن متخصصین کازرون
    ممنون
نویسندگان
پیوندها

چشمه خورشید

سه شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۱۵ ب.ظ

وبلاگ رویش نو نوشت:  سوال این است : چگونه می توان به معرفت خداوند دست یافت؟ در پاسخ به این سوال حضرت علی (ع) می‌فرماید : " من عرف نفسه عرف ربه " هر کس خودش را شناخت پروردگارش را شناخته است .

حال چگونه به معرفت و شناخت نسبت به رسول خدا و اهل بیت او برسیم ؟ سفارش شده در زمان غیبت این دعا را بخوانید : " اللهم عرفنی نفسک فان لم تعرفنی نفسک لم اعرف رسولک اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک اللهم عرفنی حجتک فان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی " خدایا خودت را به من بشناسان که اگر خودت را نشناسانی رسولت را نمی شناسیم خدایا رسولت را به من بشناسان که اگر نشناسانی حجت تو را نخواهیم شناخت خدایا حجتت را به من شناسان که اگر نشناسانی از دین خود گمراه خواهم شد .
 
آری شهید قبل از شهادت سیری را طی نموده که بدون آن شهادت غیر ممکن بود . ابتدا نگاهی بر درون خود نمود و عکس یار را در آینه وجود خودش مشاهده کرد و از همین جا اولین جرقه عشق در وجودش ایجاد گردید . به دنبال همین آشنایی آدرس را به او دادند که برای آشنایی بیشتر با معشوق باید به دنبال آن برود. آدرس زسول خدا و ائمه معصومین علیهم السلام اند ، همان کسانی که بیشترین کمک را در این مسیر به او دادند و بدون شناخت آنها که آن نیز با شناخت خدا محقق می شود طی نمودن مسیر ، ره بی خضر است که " طی این مرحله بی همرهی خضر مکن " ؛ شهید برای قرب و نزدیکی به یار برای فنای در او باید از چشمه سار ولایت جرعه ای بنوشد تا آنجا که مِی وجود ولایت او را سرمست کند و شیدا و واله، سراسیمه او را به دنبال معشوق می کشانذ به طوری که تعلقان دنیوی نه تنها او را شیفته خود نمی کند بلکه او عکس یار را در همه آنها می بیند و " به هر جا بنگرم آنجا تو بینم " را با تمام وجود درک می کند . مرگ برای او زیبا ترین لحظه عمر محسوب می شود و همه این ها را از پای درس های ولایت آموخته و با ولایت پیموده است چرا که ظلالت و و گمراهی ، تاریکی و خاموشسی همواره سرگذشت بریدگان از ولایت در سراسر تاریخ بوده و هست.
 
راستی داستان آب خواستن حضرت علی اکبر (غ) از امام حسین (ع) را چگونه باید تحلیل کرد ؟ آیا می توان باور کرد که شخصیتی چون علی اکبر با آن مقام و با اطلاعی که از وضعیت پدر و عدم امکان دسترسی اش به آب داشت باز این تقاضا را مطرح می کند ؟ یا داستان را باید با دقت بیشتری نگریست ؟ بله ، علی اکبر واقعا از پدر تقاضای آب می کند اما نه آن آبی که کوفیان توان مضایقه آن را داشته باشند ؛ او از پدر آب ولایت را می خواهد ، همان آبی که از هر شرابی بیشتر انسان را به وجد می آورد و سرمستانه او را به میدان کارزار می کشاند .
 
آری امام حسین (ع) علی اکبر را میهمان کام خشکیده می کند اما علی اکبر از این فرصت استفاده کرده و از چشمه سار ولایت ابی عبدالله خود را سیراب می نماید چرا که این سیرابی او را مست می کند و وعده سرمستی نهایی را از دستان رسول خدا از پدر می گیرد و آنجاست که دیگر لحظه ای هم توان ماندن ندارد و باید هر چه سریعتر حرکت کند تا به استقبال اربا اربا شدن برود.
 
شهدا راه شهادت را از کربلا و در کربلا یافتند لذا بی کربلا دیگر امکان رسیدن به این مقام نیست .
 
حسین (ع) خورشید نیست بلکه به قول سید شهیدان اهل قلم شهید آوینی ، چشمه خورشید است . شهدا راه صد ساله را در کربلا یک شبه طی کردند چرا که مخاطب ابی عبدالله قرار گرفتند که به یاران خود فرمود :
 
" یابن الکرام انما الموت الا تنظره تعبر بکم عن النفوس و الضراء الی الجنان الواسعه و النعیم الدائمه فایکم یکره ان ینتقل من سجن الی قصر" ای فرزندان کرامت ! مرگ نیست مگر یکی که شما را از سختی و مشقت به باغ های وسیع و نعمت های جاودان می رساند پس کدام یک از شما از این که از زندان به قصر منتقل شود ناخشنود است .
 
عاشورا نمی گدارد حق و باطل با هم آمیخته شود تا انسان های مستعد در سرگردانی انتخاب ، بین حق و باطل را جمع نکنند ئ مصلحت اندیشی را که همان راضی شدن به عمر کوتاه دنیاست را پیشه خود نسازند ، صبح عاشورا دیگر حر باید انتخاب مسیر نماید دیگر نمی تواند کج دار و مریض رفتار نماید . کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا یعنی راه شهادت برای همیشه تاریخ باز است لکن این راه از کربلا می گذرد و در این راه اسراری است که جز با چشیدن آشکار نمی شود . به امید آن روز.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی