سالروز کنگره بین المللی سلمان فارسی و شرح کنگره از زبان محقق زنجانی
وبلاگ تحلیل سبز نیوز کازرون نوشت: وایل تابستان جاری بود که متوجه شدم کنگرهی بین المللی سلمان فارسی در آبان ماه در شهرستان کازرون برگزار خواهد شد که جناب آقای دکتر علی بیات به عنوان دبیر علمی کنگره معرفی شده اند. بنابراین مقاله ای را برای همایش آماده کردم و بعد از طی مراحل مختلف، سرانجام مهرماه مشخص شد که مقاله پذیرفته شده است.
روز چهارشنبه 10 آبان ساعت 9:10 هواپیما از تهران برخاست و به طرف شیراز به پرواز درآمد. به مدت یک ساعت بخش وسیعی از فلات مرکزی ایران را طی کردیم و به شیراز رسیدیم. در بدو ورود دست اندرکاران کنگره در سالن فرودگاه حضور داشتند و به استقبال مهمانان آمدند، مهمانانی از عراق، ترکیه و لبنان. ساعت 11 ظهر از شیراز به سمت شهرستان کازرون رفتیم. فاصله شیراز تا کازرون 110 کیلومتر است، اما با توجه به پیچ و خم های جاده و نیز کوهستانی بودن منطقه، حدود 2 ساعت و نیم طول کشید تا به کازرون رسیدیم. مسیر شیراز تا کازرون برای من بسیار جذاب و جالب بود. دشت ارژن یکی از مناطق بی نظیری بود که من تا آن لحظه دیده بودم. منطقه ای وسیع که اطراف آن را رشته کوه های زاگرس احاطه کرده بود. اگرچه فصل پاییز بود، اما سرسبزی آن منطقه تعجب من را به همراه داشت و با پرس و جو از کارشناسی که همراه ما بود متوجه شدم که چشمه ای در دشت ارژن وجود دارد و در فصل بهار آب هایی که به دشت منتهی می شوند، دریاچه ای را تشکیل می دهند، بنابراین این منطقه از لحاظ منابع آب زیرزمینی در وضعیتی مناسب قرار دارد. بعد از عبور از دشت ارژن به جنگل های منطقهی بَرم رسیدیم. فوق العاده بود. تمام منطقه از درختان بلوط پوشیده شده بود. جاده ای که ما از آن عبور می کردیم در همین 2 سال اخیر کشیده شده بود، اما هر چه به جنگل نزدیک تر می شدیم با صحنه های دلخراشی روبرو می شدیم. ظاهراً در این که از داخل جنگل بَرم جاده کشیده شود مدتی اختلاف بوده و سرانجام مانند دیگر موارد طبیعت تسلیم دست انسان شده بود! زباله هایی که مسافرین در جنگل رها کرده بودند، درختانی که در حال خشک شدن بود و جاده هایی که در دلِ جنگل کشیده شده بود و غیره سبب شده تا چهره جنگل زیبای درختان بلوط دگرگون شود...
بعد از عبور از چند تونل که شباهت بسیاری به مسیر جاده کندوان داشت وارد دشتی پهناور شدیم که شهرستان کازرون در آن واقع بود. کازرون از شهرهای تاریخی استان فارس به شمار می رود که دارای آثار تاریخی بسیاری است. کازرون با نام هایی چون بلادالعتیق، شهرسبز، گازرگاه، گازران، گازرون، کازران، کوه زران و دمیاط عجم آمده است. شهر بیشاپور که ویرانه های آن امروزه در شمال غرب کازرون واقع است به دستور شاپور اول ساسانی و در سال 266 میلادی ساخته شده بود. از جمله آثار تاریخی این شهر می توان به مجسمه شاپور اول واقع در غار شاپور در منطقهای به نام تنگه چوگان (بزرگترین مجسمه عصر باستان ایران)، معبد آناهیتا (الهه آب)، آتشکده بالاده، نقش برجسته قندیل (نقش شاپور و همسرش) و قلعه دختر اشاره کرد. البته این شهر در گذشته دریاچه ای زیبا و پرآب داشت به نام «دریاچه پریشان» که اکنون خشک و بدون آب است.
همزمان با ورود مهمانان کنگره به کازرون در حرکتی جالب و قابل تحسین برخی از مسولان شهرستان (از جمله فرماندار) برای خوش آمدگویی نزد مهمانان آمدند. از شیراز تا کازرون در اطراف جاده بَنرهای بزرگی قرار داده شده بود و این موضوع در سطح شهر کازرون نیز برجسته بود. بعد از حضور در شهر، در مجتمع فرهنگیان کازرون اسکان یافتیم. مراسم افتتاحیه قرار بود در ساعت 8 شب برگزار شود، به همین دلیل ساعت 7 به مصلی شهر کازرون رفتیم تا در افتتاحیه شرکت کنیم.
مراسم افتتاحیه در مصلی شهر کازرون با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی -آقای دکتر حسینی- برگزار شد. فضای مصلی وسیع بود، اما آنچه به چشم می آمد، عدم هماهنگی و نظم در برگزاری بود. اگرچه جایگاهی را برای عکاسان و خبرنگاران در نظر گرفته بودند، اما آنها نه تنها در آنجا حضور نداشتند، بلکه مدام در حال رفت و آمد در بین جمعیت بودند. البته انتظامات همواره آنها را از این کار منع می کردند، ولی بی فایده بود. مراسم افتتاحیه با سخنرانی های مختلف که بیشتر به تشکر و قدردانی از نهادها و افراد مختلف اختصاص داشت، به اتمام رسید. مراسم رونمایی از تمبر یادبود همایش و چند کتاب نیز مانند برخی مراسم اهدای جام در لیگ برتر فوتبال برگزار شد.
بعد از بازگشت از مراسم افتتاحیه به محل اسکان خود بازگشتیم. شبها اساتید و دانشجویانی که در آنجا حضور داشتند، دور هم جمع می شدند و به گفتگو می پرداختند. چند نفر از برادران اهل سنت که از کرمانشاه در همایش حضور داشتند، در گروه ما بودند و لحظه های شیرین و خاطره انگیزی با آنها داشتیم. شاعرِ شافعی مذهب، جناب آقای اورامی و ماموستا ملا محمد محمدی و دیگران. بحثها اغلب پیرامون شخصیت سلمان بود و درسهایی که از زندگی آن بزرگوار می توان آموخت. گاهی نیز اشعاری که آقای اورامی فی البداهه می سرودند، همه را به وجد می آورد.
روز پنج شنبه 11 آبان ماه نیز همایش سلمان فارسی در دانشگاه آزاد کازرون برگزار شد. مراسم طبق معمول بسیاری دیگر از همایش ها، با تاخیر آغاز شد. ابتدا آقای دکتر بیات به عنوان دبیر علمی همایش توضیحاتی را درباره ی روند کار دریافت و داوری مقالات ارائه دادند و سپس با مطالبی پیرامون سلمان فارسی سخنرانی خود را به پایان رساندند. ارائه مقالات در دو سالن مجزا انجام می شد. به دلیل سخنرانی هایی که انجام گرفت، با کمبود وقت مواجه شدند و هیأت داوران مدام به ارائه دهندگان مقالات تذکر می دادند که از سخنرانی طولانی بپرهیزند. به نظر می رسید اگر می توانستند تعداد ارائه مقالات را کم، ولی وقت بیشتری به ارائه دهندگان می دادند، بهتر بود، زیرا برخی فقط به بیان چند جمله درباره مقاله ی خود اکتفا می کردند. به هرحال مراسم تا ساعت 3 بعدازظهر ادامه داشت.
اما روز برگزاری نیز نکاتی داشت که بیان آنها خالی از لطف نیست. برخی از سخنرانی ها و ارائه مقالات مفید بود و مطالب خوبی نیز گفته شد. پیشنهادات سازنده ای مطرح شد، از جمله ساختن فیلم و سریال با موضوع سلمان فارسی. نبود مترجم در مراسم سبب شده بود تا اساتید داور به ترجمه نیز بپردازند، آقای دکتر فقهی زاده-معاون آموزشی دانشکده الهیات دانشگاه تهران- مترجم سخنرانی های عربی بود و آقای دکتر صفی پور نیز به ترجمه سخنرانی های ترکی پرداختند. با پایان مراسم، مجری در یک حرکت جالب فقط از مهمانان خارجی دعوت کرد تا روی صحن بیایند و عکس یادگاری بگیرند که تعجب همگان را به دنبال داشت. با اتمام مراسم، شرکت کنندگان خواستار گواهی پذیرش مقالات خود بودند که به رغم قول مساعد در ارسال گواهی ها از طریق پُست، هنوز چیزی به دست ما نرسیده است.بدین ترتیب همایش سلمان فارسی به پایان رسید. با بازگشت ما به محل اسکان و صرف ناهار، به استراحت پرداختیم. ساعت 6 عصر به به اتفاق 15 نفر از دوستان دیگر به داخل شهر کازرون رفتیم و بعد از بازدید از پارک طالقانی به کازرون گردی خود پایان دادیم. کازرون شهری متوسط و در عین حال زیبا و باصفا است. مردمانی مهمان نواز و خونگرمی دارد. نکته جالب اینجا بود که تمام شهر در جریان برگزاری همایش قرار داشتند و بیشتر مغازه ها پوستر مربوط به همایش سلمان فارسی را بر در و دیوار نصب کرده بودند.
ساعت 9 صبح جمعه 12 آبان ماه کازرون را به سمت شیراز ترک کردیم. ساعت 1 ظهر به شیراز رسیدیم و با توجه به ذیق وقت، فقط موفق به حضور در حافظیه شدیم. سرانجام بعد از گشت و گذار در حافظیه به سمت فرودگاه رفتیم. در فرودگاه نیز مسقطی شیرازی را به عنوان سوغاتی تهیه کردیم و هواپیما رأس ساعت 4 به سمت تهران به پرواز در آمد. خلبان هواپیما مدام با مسافرین صحبت می کرد و نظر آنها را به مناطقی که از بالای آنها عبور می کردیم، جلب می کرد. این موضوع سبب شد تا برخی از مسافرین به طنز و شوخی به مهماندار بگویند که به خلبان اطلاع دهد که حواسش به هواپیما و مسیر باشد تا مناظر و مناطقی که از آنها عبور می کنیم.
در پایان از تمام دست اندرکاران همایش سلمان فارسی تشکر می کنم و امیدوارم با توجه به این که تصمیمی گرفتند تا هر دو سال یک بار همایش سلمان فارسی را برگزار کنند، با کسب تجربیات بیشتر همایشی درخور برگزار کنند.