امر به معروف و نهی از منکر دو اصل مهم مغفولمانده از قیام امام حسین(ع)
هفته اول ماه محرم که به نام هفته امر به معروف و نهی از منکر نامگزاری شده است بسیار با مسمی و دارای آثار ماندگار در عرصه اجتماعی جمهوری اسلامی میباشد، زیرا که این اقدام در واقع ناشی از تفکر و باور شیعه است که قیام عاشورا و نهضت خونین اباعبدا...الحسین(ع)، آنچنان با دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر عجین گردیده که ذکر هر کدام، دیگری را در اذهان تداعی میکند، زیرا که امام حسین(ع) به هنگام حرکت از مدینه به سوی مکه در وصیتنامهای که نگاشت و با مهر خویش ممهور ساخت و تحویل برادرش محمد حنفیه داد، این نکته اساسی را مورد توجه قرار داد ”و انّی لم اخرج اشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و انّما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی، ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیرة جدی و ابی علی بن ابیطالب (مقتل خوارزمی ج 1 ص 188) و من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از مدینه بیرون میآیم، بلکه هدفم از این مسافرت امر به معروف و نهی از منکر میباشد و مقصدم از این حرکت اصلاح امت و احیاء سنت جدم و راه روش پدرم علی ابن ابیطالب میباشد.“
آری؛ امر به معروف و نهی از منکر روش انبیاء و شیوه صلحا و فریضه بزرگ الهی است که سایر فرایض به وسیله آن بپا داشته میشود و در پرتو آن راهها امن، کسب ها حلال، حقوق افراد تامین و زمینها آباد میگردد، از دشمنان انتقام گرفته میشود و کارها در مسیر صحیح قرار میگیرد.
ولی متاسفانه جایگاه این دو فریضه مهم و سازنده در جامعه خالی و اجرا و عمل به آن مغفول مانده بود، تا این که در سال 1372، به جهت ضرورت و تبیین جایگاه این دو فریضه، مقام معظم رهبری دستور تشکیل ستادی با عنوان ”احیای امر به معروف و نهی از منکر“ صادر فرمودند و در همان سال، هفته اول محرم الحرام را با عنوان هفته امر به معروف و نهی از منکر نامیدند.
ضرورت ترویج و به ثمر رساندن فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اسلامی آن قدر با اهمیت بود که هنگام تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی، در هشتمین اصل آن به این امر مهم پرداخته و به استناد آیه 71 سوره مبارکه توبه ”والمومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر“ آن را به عنوان یک اصل مطرح کرده است؛ مبنی بر این که: ”در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت، شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین میکند“ که این کار در تاریخ کشور و در بعد قانونگذاری بیسابقه بوده است.
با توجه به آیه 104 سوره آل عمران که میفرماید: ”و لتکن منکم امة یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون-و باید که از شما جماعتی باشند که خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به نیکوکاری و نهی از بدکاری کنند، و اینها (که واسطه هدایت خلق هستند) رستگار خواهند شد.
در عین حالی که امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه همگانی است، با توجه به مفاد آیه فوق،باید عدهای در این امر پیشتاز باشند تا این وظیفه الهی روی زمین نماند و جامعه به صلاح و سداد و رستگاری برسد.
بنابراین بر مومنین است که با تمام تلاش و نهایت اخلاص از بیتفاوتی پرهیز نموده و با توجه به شرایط و مراحل وجوب امر به معروف و نهی از منکر، خوبیها را ترویج و بدیها را از جامعه اسلامی دور سازند و با اتحاد و برادری برای اقامه خوبیها و اصلاح امور مردم جهان و پالایش جوامع انسانی از فسق و فجور و شرک و ظلم و ستم قیام به امر به معروف و نهی از منکر نمایند.
طبیعی است که اولویت این اقدام خداپسندانه(امر به معروف و نهی از منکر) اول شامل خود و جامعه و کشور اسلامی خود است، تا امتی نمونه و الگویی جذاب و تاثیرگذار برای جوامع دیگر باشیم.
یقیناً اگر مردم شریف و مومن در برابر رواج بدیها، کژیها و پلشتیها، بایستند و تحمل ننمایند و معترض شوند، مسئولین مربوطه را به چالش بکشند و خلافها را هرچند کوچک برنتابند و بطور لسانی(حداقل) نهی و از معروفها و خوبیهایی که به آن عمل نمیشود امر نمایند، به امنیت و آرامش و عدالت اجتماعی بیشتر و وضع مطلوبتر از این که هست میرسیم و اگر خدای نخواسته به بیتفاوتی روی آوریم، به من چه و به تو چه؟ و دست روی کلاه خودت باشد تا باد نبرد، پیشه سازیم، به وضع بدتر از آن چه هست میرسیم و بدها و بدترها و بیرحم و مروتها بر ما حاکم میشوند و چیزی از اسلام جز ظاهری، شعاری و پوستهای نمیماند.
همانطور که در سال 61 هجری یعنی بعد از قریب نیم قرن از رحلت پیامبراعظم(ص) اسلام ناب به تدریج رنگ باخت و اسلام اموی یعنی اسلام زر و زور و تزویر، اسلام وارونه بر مردم حاکم شد و اشرار و دغلبازان و دنیاخواهان بیرحم و مروت بر جوامع اسلامی سلطه پیدا کردند؛ ظلم و زور و تزویر و دنیاطلبی جای عدالت، صداقت و اخلاص رااشغال کرد. امام معصوم و عادل و عالم منزوی شده، ناکثین و قاسطین و مارقین از هر طرف بر آن پاکان و نیکان هجوم آوردندو هر روز عرصه را بر آنان تنگ و تنگتر میکردند؛ تا این که امام معصوم حضرت اباعبدا...الحسین(ع) برای نجات اسلام ناب محمدی(ص)، و پالایش آن از اسلام اموی قیام کردند و از جان و مال و فرزندان و همه در این راه گذشتند.
بنابراین حسینی بودن، صرفاً به عزاداری، سینه زنی و گریه و ندبه و نذر و ... نیست. حسینی بودن از مال و جان و حتی گاه از آبرو گذشتن است و همه را فدا کردن است. در برابر ناملایمات، ظلم و تعدی، فساد و بیبند و باری، رشوهخواری، رابطهبازی، دزدی، پایمال کردن بیتالمال، کمکاری و ... بیتفاوت نبودن است. طبق قانون تذکر دادن، اعتراض کردن، شاکی شدن نسبت به مظاهر فسق و فجور و بیبندباری و تقلیدهای کورکورانه و به سبک زندگی بیگانگان، فاسقان ... تحمل نکردن و با منطق و مهربانی و زبانی لین تذکر دادن است.
مطالبه عمل به قانون و مطرح کردن قوانین پویای مغفول مانده است.
همه در برابر ناهنجاریهای موجود مسئولیم، عدهای با سکوتشان، عدهای با کتمان کردن خلافهایی که دیدهاند و یا شاهد آنند، عدهای با نگفتنهایشان، عدهای با مماشاتشان، عدهای با شریک دزد و رفیق قافله بودنشان، عدهای با عدم مدیریت درستشان، عدهای با ناتوانیها
و نالایق و بیعرضه بودنشان و... عدهای با ساخت و پاختشان و وارد معامله شدن با خلافکاران، عدهای با باندبازیها و گروهگرایی افراطیشان، عدهای با نان قرض هم دادنشان و ... در این وضعیت عدهی قلیلی هم که میخواهند به وظیفه دینیشان عمل کنند، میخواهند حسینی باشند در جامعه اسلامی مظلوم میمانند، تحقیر میشوند، راه به جایی نمیبرند و مورد ظلم در قضاوت نا بجای افراد واقع میشوند، مثلاً آمران به معروف و ناهیان از منکر که مخلصانه در این میدان وارد میشوند، این همه کار خوب میکنند، با مهربانی و ادای احترام و زبان لین تذکر میدهند، اگر در بین صدها نفر یک نفر از روی نادانی یا در برابر هتاکی و ناسزا، تاب نیاورد و عکسالعمل تندی از خودنشان دهد، همان را تابلو میکنند و دوست و دشمن آن را پتک کرده بر سر آمرین و ناهیان میکوبند و از هه بدتر و ظلم بیحسابتر، همین اتفاقی که در اصفهان افتاده، که یقیناً هیچ انسان مومن و متدین، آگاه و فهمیده و عاقلی دست به چنین جنایتی نمیزند، حتی هیچ احمقی چنین کاری نمیکند. چون معلوم است که علاوه بر آن که کار شیطانی و باعث خشم خدای متعال میشود، نفع و سودش فقط برای دشمنان این مردم و این مملکت امام زمانی است.
و بعد شاهدیم که دشمنان قسمخورده و برخی خودفروخته های فراری و متاسفانه برخی افراد بیبصیرت یا مغرض داخلی، این کار جنایتکارانه به دست عوامل خودفروخته و آلتدست بیگانه و احمق را چماق کرده بر سر متدینین و آمران به معروف و ناهیان از منکر میکوبند تا این فریضه سازنده الهی در جامعه گسترش نیابدو همچنان بر زمین بماند تا دشمنان بهتر بتوانند به ترویج فسق و فجور و ترویج بیبند و باری و بیحجابی بسیار زشت بپردازند وگرنه چطور ممکن است، زمانی که موضوع امر به معروف و نهی از منکر و حمایت قانونی از آمرین و ناهیان در مجلس و قوه قضاییه پیش میآید و در شرف رسیدن به هفته احیاء امر به معرف ونهی از منکر و فرا رسیدن محرم که ماه جوشش شور و شعور و عشق و غیرت و درس گرفتن از مکتب سرور آزادگان حضرت سیدالشهداء حسین بن علی ع است، چنین جنایتی انجام شود، جز این که حساب شده باشد و از دشمنان دین و مملکت و ملت شریف شیعه ایران دستور گرفته باشندو همانها که فتنه 88 را در خارج و ایادی آنها در داخل برنامهریزی کردند و راه انداختند و در روز عاشورا به هیئاتها و عزادارن حسینی حمله کردند و برای همیشه خودشان را خفیف و خوار و روسیاه نمودند.
هیئاتها و عزادارن حسینی به هوش باشند، صحنه و عرصه امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنند و این انحرافی که نباید در سیاست وارد شوند را برنتابند، اگر عزادارن حسینی مدافع ارزشهای اسلامی، جمهوری اسلامی و پیرو حسین زمان یعنی امام خامنهای مد ظله العالی نباشند و در این راه پیشتاز ی ننمایند پس از چه کسانی باید توقع داشت، زیرا که این انقلاب و نظام جمهوری اسلامی برخاسته و ثمره انقلاب امام حسین(ع) است و در طول همان قیام و انقلاب بوده و هست و رهبر عزیز و عظیمالشان ما، ولی امر مسلمین هم از تبار حسین و از شاگردان برومند مکتب حسینی و نایبالامام میباشد و این راه همان راه حسین است. و ما که دو حسین نداریم، یکی سیاسی، قیامگر، انقلابگر، مرد میدان و دیگری فقط اهل گریه و ندبه و دعا و ذکر. هیاتهای حسینی متوجه باشندکه بعضی بدنبال این هستند که عزاداری را از محتوای سازنده ،پویا وحرکت آفرین تهی کنندوبا یادشهیدان ودعا برای موفقیت جمهوری اسلامی وشیعیان مظلوم جهان و سلامتی رهبرعزیزوفرج امام زمان وشکست وخذلان دشمنان اسلام وقدرتهای سلطه جومخالفت میکنند به بهانه ی اینکه نباید عزای امام حسین ع راسیاسی کرد ،در واقع در پی ترویج اسلامی که برای سلطهجویان و استعمارگران خطری و ضرری نداسته باشد، هستند، باید مواظب اینگونه مرفهان بی درد وخود باخته و نفوذ آنها در هیاتهای عزاداری بود . رهبرمعظم انقلاب فرمودند.. هیاتها نمیتوانند سکولار باشند، هرکس علاقه مندبه امام حسین ع است،یعنی علاقه مندبه اسلام سیاسی است ،اسلام مجاهد است،اسلام مقاتله است،اسلام خون دادن است،اسلام جان دادن است،ومعنای اعتقاد به امام حسین این است .