خجالت
شنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۵۱ ب.ظ
وبلاگ هیلووسوار نوشت:الآن همون وقتی که قلم خسته از همه کارهای روزانه به گوشه ای لم می ده و فقط صدای تق تق صورتش رویه یه کاغذ سفید و شیشه ای ذهن هر سی پی یو و رمی و به هم میریزه... وقتی که درد دردمندی مردم عرق شرم رویه پیشونی بیقراره بیقراریهامون می شونه. وقتی بی دردی، یکی رو فیلسوف می کنه و درد، یکی رو مجبور به فلسفیدن می کنه....وقتی هوای دنیایه مشوش آدم ها زبون رو به فریاد می کشونه... مهم فراموش نکردن درد آدم ها است ظاهرا مهم سیر نبودن و فراموش نکردن گشنه هاست ولی نه مهم اینه که واسه خدا مهم بشی ...
۹۳/۱۱/۲۵