امشب نماز باران خواندم ، شاید ..

وبلاگ جغرافیای طبیعی کازرون نوشت : بعد از ظهر نیم ساعتی را دراز کشیدم و استراحتی کردم  اما خواب به چشمم نمی آمد .بلند شدم و  کفش و لباس ورزش را به تن کردم و به دل طبیعت زدم . طبیعتی که این روزها حال و روز چندان خوشی ندارد . باور نمی کنید که وقتی آدم علف های جوانه زده از لابلای سنگ ها را می بیند که چگونه تشنه و عطش زده جرعه ای آب بارانند بغض در گلویش می پیچد . نمیدانید وقتی که صدای  ضجه های گوسفندان گرسنه در کوهستان که از شدت گرسنگی نای  ناله کردن هم ندارند به گوشت می رسد چه حالی به آدم دست می دهد .

سنگاب (بردنگ) های دوسیران

وبلاگ دوسیران، دوست ایران نوشت: سنگاب (بردنگ) ظرف سنگی بزرگی است که در گذشته آنرا از آب پر می‌کرده‌اند و برای آشامیدن آب یا شست‌وشو بکار می‌رفته‌است. محل نصب سنگاب معمولاً در محل چشمه‌سارها و یا در مسیر آبراهه‌های فصلی بوده ولی بر حسب نیاز در سایر مکانهای عمومی هم از آن استفاده می‌کرده‌اند.

چشمه بیدمشک میزبان همیشه چشم براه + تصاویر

وبلاگ جغرافیای طبیعی کازرون نوشت: هوای سرد بامداد پائیزی هنوز آنقدر گزنده و سوزناک نشده که آدم را از کوهنوردی و وپیاده روی منصرف کند . هر چند بنا به عادت ما چندان کاری به سرد بودن یا نبودن هوا نیز نداریم . با این حال این بامداد آدینه کمی متفاوت تر از هفته های دیگر بود و سرمای محسوسی بر فضای شهر حاکم بود .بنابراین اندکی شال وکلاه کردیم و لباس هایی گرمتر برتن نمودیم . اندکی که شروع به پیاده روی نمودیم بدنمان گرم شد و دیگر سوز سرمای هوا احساس نمیشد . قرص کامل ماه در افق غربی می درخشید و راه مان را حسابی روشن نموده بود و ما به راحتی می توانستیم زیر نورمهتاب راه خاکی پراز سنگلاخ منتهی به چشمه بیدمشک را بیابیم حدودآ یک ساعتی را گرم تعریف از اوضاع زمانه به پیاده روی پرداختیم تا اینکه بالاخره خود را در سراشیبی دره منتهی به چشمه بیدمشک یافتیم درخشندگی فوق العاده و خیره کننده ماه در افق و قرار گرفتن آن در کنار تک درختی بر فراز تپه روبرو نظر همه ی دوستان را به خود جلب نموده بود و بدین سان هر کس با هر وسیله ای که داشت از گوشی های موبایل گرفته تا دوربین های عکس برداری سعی داشتند از این منظره غروب دل انگیز ماه عکسی به یادگار بگیرند افسوس که هر گزاین دوربین ها قادر نیستند آن زیبایی را که به چشم می بینید در قاب تصویر بگنجانند.